۱۵ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۶

اعتدال اسلام نوسانتارا

مطالعه مفهوم و متدولوژی

بحث در مورد مفهوم، گفتمان و مباحث مربوط به اسلام وسطیه (میانه رو، معتدل)، زمانی فرصت مناسب را پیدا کرد که دو سازمان بزرگ اسلامی محمدیه و نهضت العلماء کنگره ای زا با فاصله زمان اندکی در آگوست ۲۰۱۵ م برگزار کردند.

بحث در مورد مفهوم، گفتمان و مباحث مربوط به اسلام وسطیه (میانه رو، معتدل)، زمانی فرصت مناسب را پیدا کرد که دو سازمان بزرگ اسلامی محمدیه و نهضت العلماء کنگره ای زا با فاصله زمان اندکی در آگوست ۲۰۱۵ م برگزار کردند. تداخل و همپوشانی گفتمان و گفتگو در مورد اسلام نوسانتارا (مجمع الجزایر اندونزی)، نیاز مبرم به توضیحات و تفصیل بیشتر در مورد گفتمان و مباحث مربوط به اسلام وسطیه همراه با نهادها و مؤسسات برای عملی شدن اسلام وسطیه در زندگی روزمره وجود دارد.

در مورد مفهوم وسطیه اسلام در اندونزی، چندین شخصیت تفکرات خود را شرح داده اند، از جمله کیایی هاشم موزادی.[۱] به گفته وی، اگر اعتدال را خیلی تنگ تعبیر کنیم، نمی توانیم مشکلات ملت را حل کنیم.

اعتدال نه تنها در آموزه های دینی یا مدارای بین ادیان اعمال می شود، بلکه باید به سمت مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تمدنی کشیده شود. تا کنون، نهضت العلماء خود را در جایگاه مناسب به عنوان نگهبان یکپارچگی جمهوری اندونزی قرار داده و مفهوم ملیت را از طریق نگرش های خود مانند تسامع (بردبار و مدارا)، توسط (متوسط و معتدل) و توازن (متعادل) تقویت کرده است.

این مفهوم از دیدگاه نظری برای حفظ تنوع و تکثر و حفظ زندگی دولتی در کشور عزیزمان مناسب است. با این حال، در عمل این تئوری اغلب به روشی باریک درک می شود. استفاده از مفاهیم تسامح، توسط و توازن فقط در موضوعات ملی که مربوط به تنوع و تکثر زندگی ملی است، از جمله حمایت از اقلیت ها، محدود تصور شده است.

این مفاهیم اساسی اهل سنت و جماعت برای حل مشکلات اقتصادی فزاینده و پیچیده کشور بهینه نشده است. شکاف و بیکاری در حال افزایش است و اقدامات سرمایه داری به طور فزاینده ای بیداد می کند. همه اینها نیاز به زمینه سازی و عملی شدن مفهوم هوشمندانه اهل سنت و جماعت دارد.

کیایی حاجی هاشم موزادی از نهضت العلماء خواست تا فرمولی برای تدوین مفاهیم اهل سنت و جماعت در سطح قابل اجرا به عنوان راهنما در روبرو شدن با پویایی های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی اجتماعی و ایدئولوژیک پیدا کند.[۲]

چگونه مفاهیم تسامح، توسط، و توازن در جو ملی مانند امروز باید عملی شود؟ هاشم موزادی افزود، نهضت العلماء موفق به ایجاد یک زندگی دولتی امن و صلح آمیز، محافظت از اقلیت ها، دسترسی به آموزش ارزان در مدارس و حوزه های اسلامی شده است، اما نهضت العلماء هنوز به اقامه عدالت اقتصادی کشور، باز کردن دسترسی آزاد سرمایه برای کارآفرینان کوچک، تقویت شبکه اقتصادی مردم، خدمت به عنوان مجاهد تا همه مردم در این کشور بتوانند رفاه و عمرانی را احساس کنند، قادر نشده است.

به گفته وی، اصل توازن الاستیک است، نه سفت. حفظ تعادل به معنای افزودن وزن به افرادی است که احساس می کنند وزن کمتری دارند، نه اضافه کردن بار اضافی به افرادی که وزن آنها از قبل سنگین بوده است. توازن طرفداری به عدالت اقتصادی است که مردم کوچک برای آن مبارزه می کنند، نه ترغیب اقتصاد سرمایه ای است که به نفع سرمایه گذاران باشد. توازن در بخش اقتصادی به معنای کمک به برابری اقتصادی است، به طوری که ثروت کشور فقط توسط تعداد انگشت شماری از صاحبان ثروت کنترل نشود. با استفاده از اصل اعتدال که برای اقامه عدالت اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد، می توان فضای گفتگو را چه با دولت و چه با سرمایه گذاران بزرگ باز کرد. نهضت العلماء به عنوان واسطه ای آماده است که جو اقتصادی ملی مساعدتری ایجاد کند.

امید است که با اعتدال در بخش اقتصادی، تنظیم جو اقتصادی ملی توسط دولت همراه با فعالان تجاری و جامعه مدنی انجام شود تا حرکت اقتصادی متناسب رشد کند، شکاف و نابرابری گسترده نشود، تورم و بیکاری کاهش یابد و توسعه در مناطق مختلف به طور مساوی پیش رود.[۳]

اعتدال در بخش اقتصادی وجود و قدرت اقتصادی گروه های خاصی را تهدید نمی کند، بلکه بخاطر حمایت از حاکمیت سیاسی و اقتصادی ملی است که اکنون توسط قدرت سرمایه تهدید شده است. اگر مفهوم میانه روی نهضت العلماء بلافاصله عملی نگردد، میانه روی فقط در وسط و راکد تفسیر می شود و نقش اصل توازن در زمینه های سیاسی و اقتصادی به طور فعال ایفا نمی شود. در این وضعیت، نهضت العلماء فرصت برای درگیر و باز کردن گره خورگی فقر و توزیع عادلانه اقتصاد کشور را که به نقطه آسیب پذیر نزدیک شده است، از دست می دهد.[۴]

صحبت از وضعیت فعلی جامعه مسلمانان مجمع الجزایر اندونزی، منهج وسطیه به آرامی شروع به نفوذ در تفکرات این جامعه کرده است. ما اصطلاح "اسلام پیشرو" (Islam Berkemajuan) را می شناسیم که توسط سازمان محمدیه در چهل و هفتمین کنگره خود در شهر ماکاسار، سولاوسی جنوبی در ۳ تا ۸ آگوست ۲۰۱۵ م رواج یافت.

اصطلاحی که توسط محمدیه ارائه شده است، همان جمله ای است که یک بار توسط اولین رئیس جمهور اندونزی سوکارنو بیان شد که "اسلام پیشرفت است" (Islam is Progress). یا اصطلاح "اسلام نوسانتارا" (مجمع الجزایر اندونزی) توسط رئیس سازمان نهضت العلماء ترویج شد که به عنوان موضوع سی و سومین کنگره بزرگ ترین سازمان اسلامی در شهر جومبانگ، جاوه شرقی در تاریخ ۱ تا ۵ آگوست ۲۰۱۵ انتخاب شد. موضوع دقیقاً "تحکیم و تقویت اسلام نوسانتارا به عنوان تمدن اندونزی و جهانی" بود.[۵]

اسلام نوسانتارا به عنوان اسلامی مدارا، صلح جو و جا نگذاشتن یا ترک نکردن فرهنگ نوسانتارا در عمل، تفسیر شده است. کیایی حاجی عفیف الدین مهاجر در نوشته خود تأکید کرد که منهج اسلامی نوسانتارا (بخوانید: وسطیه) که توسط ولی سونگو (اولیای نه گانه) ساخته و پیاده سازی شد و توسط علمای اهل سنت در این کشور دنبال شد، "درک و عملکرد اسلامی در سزرمین نوسانتارا به عنوان نتیجه دیالکتیک بین متون شرعی با واقعیت و فرهنگ محلی" است.

اسلام نوسانتارا چیز جدیدی نیست. مطالب قدیمی به تعبیر متفاوت است. در اوایل دهه ۸۰ میلادی عبدالرحمن وحید ایده خود را با عنوان "بومی سازی اسلام" (Pribumisasi Islam) مطرح کرد. اینجا عبد الرحمن وحید مشهور به گوس دور قاطعانه اظهار داشت که بومی شدن اسلام "اسلام را تغییر نمی دهد، بلکه فقط مظاهر و جلوه های زندگی اسلامی را تغییر می دهد." [۶]

عبد المُقسِط غزالی مثلاً اظهار داشت که ایده اسلام نوسانتارا در ایجاد احکام حرکت نمی کند، بلکه در کاربرد آن حرکت می کند (تطبیق و تنزیل الحکم). و اجتهاد در اعمال یک حکم از نظر مقسط، با میزان ایجاد مصلحت و جلوگیری از مفسدت در جامعه اندازه گیری می شود. زیرا که پنج اصل اساسی دین که امام شاطبی آن را "اتفاقات الملل" می نامد، وجود دارد: ۱) حفظ دین، (حمایت از دین)، ۲) حفظ نفس (حمایت از حق زندگی)، ۳) حفظ عقل (حمایت از حق تفکر)، ۴) حفظ نسل (حمایت از حقوق تولید مثل)، ۵) حفظ مال (حمایت از حقوق مالکیت).

این پنج مورد مظاهر اجماع ادیان، نه تنها اسلام است. بنابراین، این پنج اصل جهانی هستند.[۷]

اسلام نوسانتارا نیز حضور دارد تا اعمال قوانین و احکام اسلامی مطابق با عرف، سنت و فرهنگ محلی مورد توجه قرار گیرد. در قاعده فقه آمده است، "تغیر الفتاوی و اختلافها بحسب تغیر الازمنۀ و الامکنۀ و الاحوال و النیۀ و العوائد.

بنیاد بعدی که مفهوم اسلام نوسانتارا را زیربنای خود قرار می دهد این واقعیت است که قلمرو اسلام نوسانتارا در واقع در حوزه متغیرات (مواردی که می توانند در تعالیم اسلامی تغییر کنند) گنجانده شده است. این امر برای تشخیص از ثوابت است (چیزهایی که ثابت شده اند و در آموزه های اسلامی تغییر نمی کنند).

قلمرو اعتقادات و عبادات در گروه ثوابت قرار دارد. اصول توحید، ایمان به حضرت محمد (ص) به عنوان آخرین پیامبر و اعتقاد به روز جزا چیزهای ثابت است که در طول اعصار تغییر نمی کنند. همچنین ارکان اسلام مانند نماز، روزه، زکات و حج است. این امور در هر زمان و هر مکان ثابت است.[۸]

در همین حال، احکام متغیر (متغیرات) در حوزه روابط انسان با انسان قرار دارند که معمولاً معاملات نامیده می شود. این حوزه شامل قوانینی در مورد روابط انسانی در خانواده، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است.

این دو اصطلاح از منظر اصول فقه، دو روی یک سکه هستند، یعنی زمینه گرایی اسلامی. چه اسلام نوسانتارا و چه اسلام پیشرو با استفاده از مصلحت به عنوان معیار، تغییر در وضعیت و شرایط جامعه را در نظر می گیرند. اولی بر تجدید درک اسلامی به دلیل تغییر در زمینه جغرافیایی (از عرب به نوسانتارا) تأکید دارد، در حالی که دومی به تجدید اسلام به این دلیل که تغییر زمان نیاز به تجدید دارد، فرا می خواند.

نقطه مشترک زمینه سازی اسلامی دو سازمان محمدیه و نهضت العلماء حداقل در اندیشه های امین عبدالله کیایی حاجی سهل محفوظ درباره قوانین و احکام اسلامی منعکس شده است. از نظر امین عبدالله، تحولات عظیم در نظم های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی که تغییرات اساسی از دوران کلاسیک به دوران مدرن را به طرز چشمگیری منعکس می کند، مستلزم ترویج اجتهاد معاصر، حتی اجتهاد تازه است. فقه و کلام اجتماعی نیاز به ادغام و پیوند با علم دارند و باید دارای یک جهان بینی باز باشند. اگر نمی خواهیم به دوران قرون وسطی برگردیم، نتایج اجتهاد باید همیشه پذیرای چیزهای جدیدی و بهتری در زندگی بشر در این جهان باشد. این همان چیزی است که امین عبدالله در حوزه پست مدرن آن را فقه و کلام اجتماعی می نامد.

برداشت امین عبدالله از فقه و کلام اجتماعی شباهتی با ایده "فقه اجتماعی" کیایی حاجی سهل محفوظ را نشان می دهد. از نظر کیایی سهل، فرض اساسی شریعت است که باید به عنوان فقه به معنی "درک" دیده شود. فقه باید بتواند پویایی و انعطاف پذیری را در برخورد با تغییرات سریع اجتماعی نشان دهد. فقه همیشه نتیجه اجتهاد است که سفت و سخت و مقدس (غیر قابل تغییر) نیست، بلکه انعطاف پذیر و زمینه ای است. تصمیمات فقهی که در یک زمان و مکان خاص معتبر شناخته شد، ممکن است در دوره یا مکان دیگری مناسب باشد.[۹]

کیایی سهل برای توصیف انعطاف پذیری این فقه، از کیایی حاجی وهب حسب الله به عنوان یک شوخی نقل کرد که گفت، اگر فقه احساس تنگی کرد، باید شل شود.

امروز، اجرای منهج وسطیه در نوسانتارا شکل گرفته است، اگرچه هنوز جامع نیست. مثال واقعی مربوط به ملی گرایی است. به عنوان مثال، نهضت العلماء یک سیستم دموکراتیک را می پذیرد. زیرا از نظر کیایی سهل، مصب فقه ایجاد عدالت اجتماعی در جامعه است. اساس آن بیانیه علی بن ابی طالب است: "قدرت، دولت می تواند با عدالت ایستاده باشد حتی اگر مع الکفر (در دست کفار باشد) و کشور با استبداد نابود خواهد شد حتی اگر مع المسلمین (در دست مسلمانان باشد)" و گفته ابن تیمیه است: "خداوند یک کشور عادل را حفظ خواهد کرد اگرچه کافر باشد و کشور ظالم را با وجود اینکه (دولت) مسلمان است، نابود خواهد کرد."

در یک زمینه مدرن، عدالت اجتماعی در چارچوب دموکراسی که ارتباط تنگاتنگی با اصل برابری شهروندان، صرف نظر از مذهب شان دارد، تفسیر می شود. به گفته کیایی سهل، این برابری مصب فقه سیاسی این دوره است.

از طرف دیگر، پذیرش دولت پانچاسیلا توسط سازمان محمدیه نیز منعکس کننده اعمال انعطاف پذیر شرع است. حداقل این را دین شمس الدین نشان داد که دولت پانچاسیلا را به عنوان یک کشور پیمانی (دارالعهد) و همچنین یک کشور شهادت / گواهی (دار الشهادۀ) می دانست. از نظر رئیس سابق محمدیه، دولت پانچاسیلا بر اساس قراردادی یا توافقی بین کلیه شهروندان کشور است که همه شهروندان، از جمله مسلمانان را از نسلی به نسل دیگر و فرا زمانی پایبند کرده است.

در همین حال، گروه اخوانی (اخوان المسلمین اندونزی) نیز سیستم دموکراتیک را به عنوان یک سیستم قانونی پذیرفت. این امر با تکامل گروه اخوانی و تبدیل به حزب با ترویج اصل "تبلیغ در زمان رسیدن به قدرت، بیشتر مؤثرتر خواهد بود" ثابت شده است.

اسلام نوسانتارا اصطلاحی است که اساساً جز منهج وسطیه نیست؛ منهج میانه، منهج منصفانه و صلح آمیز. صرف نظر از جنبه منفی در مورد اسلام نوسانتارا از برخی، اسلام نوسانتارا روش مناسبی است که در اندونزی اجرا شود، اما به این شرط است که همچنان قرآن و سنت مقدم شود، غلو در فتوا دادن احکام شرعی در کار نباشد، مدارا باشد و وحدت و یکپارچگی امت در اولویت قرار گیرد.

اسلام نوسانتارا

امروزه با نگاهی به چهره اسلام در جهان، اسلام نوسانتارا بسیار مورد نیاز است، زیرا ویژگی های آن این است که مسیر میانه ای (معتدل) را گسترش می دهد، نه افراط و تفریط راست و چپ، همیشه متعادل، فراگیر، مدارا و می تواند با پیروان سایر ادیان در کنار هم زندگی مسالمت آمیز داشته باشد، و می تواند دموکراسی را به خوبی بپذیرد. بنابراین، مناسب است که از اسلام نوسانتارا به عنوان گزینه ای برای ایجاد تمدن صلح آمیز و هماهنگ جهان اسلام در هر کشوری استفاده شود، اگرچه لازم نیست نام و شکلی مانند اسلام نوسانتارا داشته باشد، زیرا در اسلام نوسانتارا، نوسانتارا سازی اسلام یا نوساناتارا سازی فرهنگ های دیگر را نمی شناسد.

سنت اسلامی در مجمع الجزایر نوسانتارا ضد فرهنگ عربی نیست، بلکه برای محافظت از اسلام در برابر اعراب زدگی با درک مفهومی آن است. اسلام نوسانتارا هنوز بر اساس عقیده توحیدی به عنوان ذات تعالیم اسلامی که توسط حضرت محمد (ص) آورده شده است، استوار است. بنابراین، وجود ویژگی های اسلام نوسنتارا پاسخی به تلاش های عربی سازی یا آمیختن فرهنگ عربی با آموزه های اسلامی نیست، بلکه بر اهمیت هماهنگی و زمینه سازی فرهنگ محلی تأکید می ورزد به شرطی که ذات تعالیم اسلامی را نقض نکند.

ویژگی اسلام در مجمع الجزایر نوسانتارا روند تجلی ارزش های اسلامی از طریق (در قالب) فرهنگ محلی است. در سطح عملی، ساختن اسلام نوسانتارا تلقین و نفوذ دادن ارزش های اسلامی در فرهنگ محلی یا اخذ ارزش های اسلامی برای غنی سازی فرهنگ محلی یا فیلتر کردن فرهنگ برای انطباق با ارزشهای اسلامی است. پذیرش اسلام نه تنها برای مردم مجمع الجزایر نوسانتارا مناسب است، بلکه شایسته رنگ آمیزی فرهنگ نوسانتارا برای نشان دادن ماهیت مطلوبی آن است، یعنی رحمۀً للعالمین.

ضد استعمار به یک فعالیت سیاسی تبدیل شده است که به طور مداوم برای آن مبارزه و در شبکه های تشکیل شده، منتقل شده است. ضد استعمار فقط یک زمینه از مبارزات واقعی است، یعنی تفقه فی الدین، اقامه تعالیم اسلامی و ادامه مبارزات پیامبر.

استقلال جمهوری اندونزی و استواری یکپارچگی و وحدت جمهوری اندونزی و چهره صلح طلب، مدارا، باز و میانه روی اسلام در اندونزی بخشی از شاهکار اسلام نوسانتارا است که در حال حاضر می توانیم احساس کنیم. و این شاهکار چیزی جز لطف و رحمت خداوند برای ملت اندونزی نیست. بنابراین می توان گفت که این شاهکار خداوندی است که اسلام رحمۀً للعالمین را نازل کرده است.

ساخت مفهوم اسلام نوسانتارا

اسلام دینی است جهانی، کامل، پویا، انعطاف پذیر، کشسان و همیشه می تواند با شرایط سازگار شود.[۱۰] اسلام به عنوان دینی شناخته شده است که سنت های محلی و اختلاف علماء در درک آموزه های دینی را در خود جای داده است.[۱۱] اسلام توسط حضرت محمد (ص) برای همه انسانها در همه جنبه های زندگی، از جمله در زمینه سیاسی اجتماعی آورده شده است. حضرت خاتم بشر را از ظلمت تمدن به نور ایمان می رهاند.

جهانی بودن اسلام مورد بحث این است که پیام و رسالت اسلام برای همه بشر، همه نژادها و ملت ها و همچنین برای همه اقشار جامعه در نظر گرفته شده است (الاسلام صالح لکل زمان و مکان). اسلامی رساله ای برای یک ملت خاص نیست که فکر کنند آنها یک ملت برگزیده هستند و بنابراین، همه انسانها باید تسلیم آن شوند. رسالت اسلام هدایت و لطف و رحمت خدا برای همه بشریت است.

جهانی بودن اسلام تعلیمی است که مورد قبول همه مسلمانان به عنوان یک اعتقاد است. مسئله جهانی بودن اسلام را می توان از طریق ماهیت وقاعیه (مبتنی بر واقعیت های عینی بشری) به وضوح درک کرد.[۱۲] آموزه های جهانی اسلام در مورد جنبه های زندگی ملت و دولت بدون تأکید بر نمادهای آیینی و متنی به طور اساسی تحقق می یابد.[۱۳] تعالیم اسلام یک دین "جدید" نیست، بلکه دینی است که بشر در طول اعصار شناخته شده و به آن عمل می کرده است، زیرا از آغاز این امر از ذات و فطرت خود برخاسته است.[۱۴] اسلام به عنوان دین حقیقی، دین واقعی و صلح را مقدم می شمرد. اسلام به عنوان دین رحمۀً للعالمین قادر است همه فرهنگ ها و تمدن های بشری را در سراسر جهان در خود جای دهد.[۱۵]

اگرچه اندونزی یکی از کشورهای اکثریت مسلمان جهان است، اما در مقایسه با سایر کشورهای بزرگ مسلمان کمترین تأثیر را از اعراب دارد. دو ویژگی مهم هنر اسلامی، یعنی آرابسک و خوشنویسی، بر فرهنگ اندونزی حداقل تأثیر گذاشته است. اسلام نوسانتارا اسلامی متمایز است که از زندگی، روحیه تعامل، زمینه سازی، و "بومی سازی" اسلام جهانی با واقعیت های اجتماعی، فرهنگی و مذهبی اندونزی ناشی می شود. این اسلام جاسازی شده است. ارتدوکسی اسلام نوسانتارا (مکتب کلامی اشعری، مکتب فقهی شافعی و مکتب صوفی یا عرفانی غزالی) شخصیت اسلام وسطیه را منصفانه، متعادل و بردبار حفظ می کند. اسلام نوسانتارا، بدون شک، بسیار غنی از میراث اسلامی است که امید درخشانی برای ظهور و احیای تمدن جهانی اسلامی دارد. [۱۶]

مفهوم اسلام نوسانتارا اخیراً با صدای بلند مورد انعکاس قرار گرفته است. جایی که این مفهوم اسلام به سبک اندونزیایی را نشان می دهد که ترکیبی از ارزش های اسلامی کلامی با ارزش های سنت ها، فرهنگ و آداب و رسوم محلی در میهن است.

اصطلاح اسلام نوسانتارا به نظر عجیب شنیده می شود، همانگونه که اسلام مالزی، اسلام سعودی، اسلام آمریکا و غیره است، زیرا آیا اسلام یکی نیست که بر روی یک بنیان، یعنی قرآن و سنت بنا شده است؟ درست است، اسلام فقط یکی است و دارای یک پایه است، اما جدا از داشتن بنیان قرآن و سنت، اسلام دارای مقاصد شریعت (هدف تشریع) نیز دارد. مقاصد شریعت خود از طریق استقراء مختلف (تحقیق) از متون اسلامی استخراج می شود.

سعید عقیل سراج تأکید کرد که اسلام نوسانتارا یک آموزه یا فرقه جدیدی در اسلام نیست، بنابراین جای نگرانی نیست. این مفهوم دیدگاه مسلمانان اندونزی است که در فرهنگ مجمع الجزایر نوسانتارا چسبیده است. امت اسلامی که در اندونزی زندگی می کنند، بسیار نزدیک به فرهنگی هستند که در آن زندگی می کنند و این اساس ظهور مفهوم اسلام نوسانتارا است.

این مفهوم، امت اسلامی اندونزی را به تصویر می کشد که با فرهنگ ایجاد شده توسط جامعه متحد شده اند و این با قوانین اسلامی مغایرتی ندارد. عقیل گفت، "ما باید با آن فرهنگ متحد شویم، مادامی که آن فرهنگ خوب باشد و مغایرتی با آن (اسلام) نداشته باشد، باعث زیبایی هرچه بیشتر اسلام می شود، نباید با آن مخالفت کنیم و یا با آن مقابله کنیم، به استثنای فرهنگ های مغایر با احکام، مانند زنا، قمار، مستی و سایر موارد."

علاوه بر این، از نظر جامعه شناسی، در روند اسلامی سازی در نوسانتارا، گسترش دین و فرهنگ اسلامی، فرهنگ محلی را از بین نبرد و از نیروی نظامی در تلاش برای روند اسلامی سازی استفاده نکرد. این بدان دلیل است که روند اسلامی سازی از طریق تجارت، هنر، ازدواج و تحصیل به صورت مسالمت آمیز انجام شده است. اسلامی سازی نیز از طریق روند سیاسی، به ویژه در اندیشه سیاسی سوکارنو، رخ داد که به گروه های اسلامی فرصت ایجاد کرد تا کشور را با حوزه نفوذ نسبتاً وسیعی به دین اسلام ببرند.

یکی از منحصر به فرد بودن وضعیت امت اسلامی در اندونزی وجود سازمان های اجتماعی (سازمان های توده ای) نهضت العلماء، محمدیه، Persis (وحدت اسلامی) و الإرشاد است. این چهار سازمان هزاران و حتی میلیون ها پیرو (جماعت) دارند. این سازمان ها جدا از داشتن جماعت، دارای مدل های متنوعی از مطالعات اسلامی هستند که بطور مداوم توسط اعضای جامعه آنها توسعه و اجرا می شود.

بعلاوه، سنت مطالعات اسلامی ایجاد شده توسط چهار سازمان فوق را می توان به عنوان انعکاس از یک سنت مطالعات اسلامی اندونزیایی یاد کرد.

به دست آوردن نتیجه گیری مانند فوق بسیار مهم است، به ویژه برای تقویت و تحقق رویای امت اسلامی اندونزی که در آینده اسلام در مجمع الجزایر نوسانتارا از توانایی بالایی برای تبدیل شدن به یک الگو و مرجع برای جامعه جهانی برخوردار است. برای تحقق بخشیدن به رویای فوق، لازم است معرفت شناسی اندیشه های اسلامی (الهیات، فقه، تصوف، مدل های تبلیغ) و همچنین ویژگی های سازمان های توده ای در اندونزی را کاوش کنیم، سپس با در نظر گرفتن ریشه های فرهنگی در پس تولد سازمان های توده ای، بازسازی کنیم.

در مورد اسلام نوسانتارا، ما باید تاریخی بودن اندیشه های اسلامی توسعه یافته توسط یک سازمان توده ای و پویایی آن از مانی به زمان دیگر را بررسی کنیم. بررسی تاریخی اندیشه اسلامی در مورد یک سازمان توده ای بسیار مهم است، زیرا سازمان های توده ای که تا به امروز زنده مانده اند، تجارب تاریخی متفاوتی داشته اند که هر یک منحصر به فرد است.

علاوه بر این، گونه شناسی اندیشه اسلامی که توسط یک سازمان توده ای توسعه یافته است، نتیجه دیالکتیک بین آموزه های اسلامی مورد مطالعه آن جامعه، واقعیت تاریخی پیرامون آن و رویاهایی است که اعضای آن سازمان می خواهند تحقق بخشند. از این رو، تفسیر به نگاه هر سازمان متولد می شود.

 از نظر نویسنده، ورق طولانی تاریخ اسلامی در همه جا عبارتند از برخورد و مبارزه جامعه اسلامی برای به فعلیت رساندن ارزش های اسلامی که در یک مکان و زمان خاص مطالعه می کنند. بنابراین، حتی اگر هر سازمان در این کشور در دیدن واقعیت های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی نتیجه ای منحصر به فرد داشته باشد، این بیشتر به دلیل گرایش سبک تفکر (ایدئولوژی) است که مدتهاست توسعه یافته است و پیش زمینه تاسیس یک سازمان شده است. نگرش و موضع گیری سازمان ها نتیجه اجتهادی است که تحت تأثیر زمان و مکان است.

بنابراین، طبیعی است که وقتی یک سازمان در اندونزی تغییر پارادایمی متناسب با سرعت توسعه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را تجربه کند. سازمان هایی که در تفسیر متون دینی بسیار افراطی و اصولی هستند، می توانند روزی در برخوردشان چهره ای بردبار و دوستانه نشان دهند. این به مبارزات اندیشه جوانان و همچنین نگرش شخصیت های عالی رتبه آن سازمان ها بستگی دارد.

نهضت العلماء و اسلام نوسانتارا به عنوان یک برند (مارک، نام) از پافشاری، سخت کوشی و روند طولانی که نهضیین (طرفداران نهضت العلماء) در اندونزی برای نشان دادن و ارائه چهره اسلامی دوستانه و حساس به مشکلات انسانی پشت سر گذاشته اند، متولد شده است. به عنوان یک برند، اسلام نوسانتارا توسط کاربران پتانسیل شنیده شده است. حتی برخی از آنها شکار در بازار را آغاز کرده اند.

شهروندان جهان، اسلام و مردم اندونزی را که از آن پیروی می کنند، منحصر به فرد می دانند که با امت اسلامی برخی از کشورها که اکثریت جمعیت مسلمان دارند، متفاوت اند. در اینجا، مردم شروع به ردیابی روند ورود اسلام به مجمع الجزایر نوسانتارا کردند، از روش انتقال ارزش های اسلامی و پاسخ جوامع محلی در پذیرش آموزه های اسلامی.

در چنین شرایطی، طرفداران اسلام نوسانتارا باید خود را آماده کرده و قدم های خود را در پذیرش سؤالات، انتقادات و پاسخ های بدبینانه از مردم تقویت کنند. همه اینها مزایایی دارد، به ویژه برای تقویت بنای معرفتی اسلام نوسانتارا به عنوان یک مارک جدید که کاربران منتظر ظاهر آن بوده اند.

حداقل سه کار وجود دارد که طرفداران اسلام نوسانتارا باید انجام دهند:

اول، ساختمان دانش اسلام نوسانتارا را فرموله کنند. در آینده، اسلام نوسانتارا محدود به موضوع گفتگو در مجامع غیررسمی و مطالب برای نظرات در شبکه های رسانه های اجتماعی نیست. اما به احتمال زیاد به موضوع بحث جدی دانشمندان جهان تبدیل بشود. بنابراین، معرفت شناسی اسلام نوسانتارا باید بررسی و تدوین شود.

دوم، به انجام ترویج و تبلیغات سازمان یافته برای عموم بپردازند، چرا که امروز هنوز افرادی هستند که به عمد اطلاعاتی را منتشر می کنند که احساسات خوانندگان را تحریک می کند.

سوم، از چندین عنصر در اندونزی دعوت کنند که در ارائه چهره دوستانه از اسلام، دیدگاه یکسانی دارند. هر چقدر ایده ها و محتوای اسلام نوسانتارا عالی باشد، اما نمی توان فقط توسط تعداد کمی از افراد حمل کرد. اگر تعداد افرادی که هیچ مسئولیتی ندارند، بیشتر باشد، مردم پیام اسلام نوسانتارا را به اشتباه درک می کنند. بنابراین، همه عناصر متعلق به این ملت باید دعوت و در ارائه چهره ای دوستانه از اسلام نوسانتارا و پاسخگویی به مشکلات جهان مدرن، دخیل کنند.[۱۷]

بنابراین می توان همانگونه که ازیومردی عذرا توضیح داد، تعریف کرد که مفهوم اسلام نوسانتارا یک اسلام متمایز است که با اسلام دیگر متفاوت است، اسلامی که متفاوت از سایر اسلام ها است. زیرا اسلام نوسانتارا نتیجه ای از این است:

اول، تعامل که عملی تأثیر متقابل (متقابل) بین دو چیز است، یعنی بین اسلام و فرهنگ جامعه.

دوم، زمینه سازی، یعنی انجام رویکرد درک متنی براساس شرایط، محیط، دوران و غیره.

سوم، بومی سازی که روند ایجاد چیزی بومی و محلی مبتنی بر فرهنگ محلی است.

چهارم، بومی سازی، یعنی تبدیل و ترجمه زبان به زبان های محلی.

علاوه بر این، به گفته ازیومردی، ارتدکسی اسلام نوسانتارا شامل عناصر کلامی اشعری، فقهی شافعی و تصوف و عرفان غزالی است که این سه عنصر می توانند ویژگی های معتدل و بردبار پرورش دهند.

تعریفی دیگر از اسلام نوسانتارا روش شناسی یا متدولوژی تبلیغ برای فهماندن و به اجرای جهان شمولی تعالیم اسلامی مطابق با اصول اهل سنت و جماعت است که در مدلی که فرایند تماس با سنت های خوب در مجمع الجزایر نوسانتارا (محدود به اندونزی) را طی کرده است، اتفاق افتاده است. یا به تعبیری دیگر، این یک سنت بد (عرف فاسد) بود، اما تحت فرآیند عمل تبلیغی قطع کردن،[۱۸] ذوب کردن[۱۹] یا به حداقل رساندن[۲۰] قرار گرفته یا می گیرد، به طوری که با شرع منافات ندارد.

در حالیکه تلاش برای سازگار سازی گنجینه های اسلامی با مجمع الجزایر نوسانتارا در بخش پویای تعالیم آن (متغیرات یا اجتهادی) است ، نه بر اساس آموزه های ثابت (ثوابت یا قطعی).

در مورد تعریف اسلام نوسانتارا، موضوع بحث و مطالعه آن هر نوع نگرش و موضع گیری یا عملی است که شرعاً از هر مکلفی در مجمع الجزایر نوسانتارا، چه فردی و چه گروهی (جمعی) در قالب مطالبه یک عمل (طلباً)، ترک نواهی (ترکاً) یا انتخاب مسئله ای بین انجام یا ترک (تخییر) درخواست می شود.[۲۱]

سؤال این است که آیا محدود کردن موضوع مطالعات فقهی فقط به فعالیت های مختلف منطقه ای یا ملی یک جامعه و نه جهانی توجیه دارد؟ البته جواب مثبت است. از آنجا که فقه یک محصول حکمی است که درجه حقانیت آن فرضی است (ظنیات)، گرچه گاهی اوقات می تواند در سطح یقینیات نیز باشد، اما این یک رشته علم است که در ایجاد حکم موضوع آن ارتباط تنگاتنگی با تغییر در شرایط، زمان و علت واقعیت حکم مورد نظر، دارد. همانطور که در یک قاعده فقه آمده است: "تغییرات و اختلافات در یک فتوا (تغیر و اختلاف الفتوی) بسیار وابسته به تغییرات زمان و مکان (الازمنۀ و الامکنۀ)، واقعیت های جامعه (الاحوال) و آداب و رسوم غالب (الاواعد) در یک جامعه است.[۲۲]

بر این اساس، خاص ترین موضوع مطالعات اسلام نوسانتارا در حوزه حکم است که می تواند تغییر کند، انعطاف پذیر و کشسان باشد (متغیرات)، یعنی مطالعات فقهی در مورد روابط انسانی با دیگران، از امور فردی، خانواده، جامعه تا بین یا چند دولت چه در قالب برقراری روابط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و چه روابط دیپلماتیک بین یک ملت و یک کشور. در فقه، این مطالعه در گروه معاملات قرار می گیرد. موضوع مطالعه فقه که حکم آن ثابت نیست، می تواند تغییر کند، دائماً متحرک و پویا است و همیشه با واقعیت های جامعه تعامل دارد.[۲۳]

اعتدال اسلام نوسانتارا در بستر اجتماعی تاریخی  

در بستر اجتماعی – تاریخی، از زمان ورود اسلام به خاک اندونزی، تا آنجا که به روند گسترش آن به عنوان یک دین و قدرت فرهنگ مربوط می شود، در واقع مهمان نوازی خود را نشان داده است. در این بستر، اسلام به روشی مسالمت آمیز تبلیغ می شد، پیروان ادیان دیگر را وادار به پذیرش اسلام نکرد، به فرهنگی که در آن زمان در حال اجرا بود، احترام می گذاشت و حتی بدون از دست دادن هویت خود، آن را در فرهنگ محلی جای می داد. این تحمل همان چیزی بود که توجه مردم اندونزی را در آن زمان برای پیروی از آموزه های اسلامی جلب می کرد. در همین حال، والی سونگو (اولیای نه گانه) طراح و معمار قابل اعتماد در توسعه اسلام در اندونزی بودند.

طبق یادداشت های عبدالرحمن مسعود، هفت ولی از اولیای نه گانه عوامل منحصر به فردی در جاوه قرن پانزدهم – شانزدهم بودند که توانستند جنبه های معنوی و سکولار را در گسترش اسلام ترکیب کنند. جایگاه آنها در زندگی اجتماعی فرهنگی و مذهبی در جاوه به قدری جذاب بود که می توان گفت اگر تصوف توسعه یافته توسط اولیای نه گانه در جامعه ریشه نداشت، اسلام هرگز دین جاوه نبوده است. اشاره به این خصوصیات نشان می دهد آموزه های اسلامی ارائه شده توسط ولی سونگو در جاوه صلح آمیز است، حتی اگر آهسته به نظر رسید، اما قانع کننده بود. حقایق تاریخی نشان می دهد که با روش تحمل بر سنت های محلی و تغییر و اصلاح آنها در آموزه های اسلامی و همچنان با تکیه بر اصول اسلامی، این دین جدید توسط اشراف و اکثریت مردم جاوه در سواحل شمالی پذیرفته شد.[۲۴]

انتقال اسلام که توسط اولیای نه گانه آغاز شد، یک مبارزه درخشان بود که به روشی ساده اجرا می شد، یعنی نشان دادن مسیرها و گزینه های جدیدی که مزاحم سنت ها و آداب و رسوم محلی نمی کند و به دلیل رویکردهای ملموس و واقع گرایانه، عدم پیچدگی و مبتلا به با زندگی مردم به راحتی توسط افراد عادی درک و پذیرفته می شد. این مدل، منحصر به فرد بودن تصوف (عرفان) جاوه ای را نشان می دهد که قادر است عناصر فرهنگی محلی و خارجی را جذب کند، اما در عین حال کاملاً بر اصول اسلامی استوار است.[۲۵]

همچنین گفته شده است که شدیدترین روند مبارزه اسلام با فرهنگ محلی در دوران ولی سونگو رخ داد. این دوره یک دوره گذار بزرگ از هندو-جاوه ای بود که در اوایل دوره فجر اسلامی شروع به کمرنگ شدن کرد. دوستی با سنت ها و فرهنگ محلی در ویژگی های اساسی فرهنگ مدارس شبانه روزی اسلامی (حوزه) آمیخته شده است. چنین چهره ای باعث شد که اسلام به راحتی مورد قبول اقوام مختلف در نوسانتارا قرار گیرد. این اتفاق افتاد، زیرا بین دین جدید (اسلام) و عقاید قدیمی توافق وجود دارد. حداقل، وجود اسلام باعث برهم زدن اعتقادات قدیمی نشد، اما برعکس، این اعتقادات قدردانی شده و سپس در آموزه ها و فرهنگ اسلامی ادغام شدند.[۲۶]

واقعیت میانه رویی اسلام نوسانتارا در طول تاریخ طولانی مبارزات اسلام اندونزی شکل گرفته است. محمدیه و نهضت العلماء  دو سازمان اسلامی هستند که در مبارزه برای شکلهای اعتدال اسلامی تجربه دارند، هم از طریق مؤسسات آموزشی تحت مدیریت آنها و هم از طریق فعالیت های سیاسی – اجتماعی – مذهبی که انجام می دهند. بنابراین، این دو سازمان شایسته است که به عنوان دو نهاد جامعه مدنی خوانده شوند که برای روند اعتدال این کشور بسیار مهم هستند. محمدیه و نهضت العلماء دو سازمان مذهبی اجتماعی هستند که در حفظ و تقویت شبکه ها و نهادهای حامی اعتدال اسلامی نقش فعالی دارند، حتی اندونزی را به عنوان یک الگوی تحمل برای جهان قرار می دهند.[۲۷] نهضت العلماء به عنوان بزرگترین سازمان اسلامی در اندونزی، نقش بسزایی در ترویج ایده ها و اندیشه های اسلامی مدارا و صلح آمیز داشته و دارد.[۲۸]

در تاریخ استعمار در اندونزی، محمدیه را می توان میانه رو نامید، زیرا از رویکرد آموزشی و تحول فرهنگی استفاده می کرد. ویژگی جنبش محمدیه بسیار معتدل به نظر می رسد، به ویژه وقتی که با جنبش اسلامی مقایسه می شود که در جنگ خود برای بیرون راندن مستعمرین از خشونت استفاده می کرد، همانطور که توسط جنبش های گروه های طریقت که شورش های خشونت آمیز انجام دادند، نشان داده شد. در مسیر بعدی تاریخ، نهضت العلماء و محمدیه با هدف مهار امواج رادیکالیسم، سازنده ترین سازمانهای اسلامی برای ایجاد گفتگو در جامعه اسلامی بوده و هستند. بنابراین، دستور کار میانه رو اسلامی را نمی توان از تلاش برای ایجاد تفاهم متقابل بین تمدن ها جدا کرد.[۲۹]

در همین حال، میانه روی نهضت العلماء اساساً از اعتقادات اهل ست و جماعت جدایی ناپذیر است که می تواند در گروه متوسط ​​طبقه بندی شود. در اساسنامه نهضت العلماء آمده است که نهضت العلماء به عنوان جمعیت یا جامعه دینی اسلامی با پذیرش چهار مکتب حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی، دارای اعتقاد اسلامی مطابق آموزه های اهل سنت و جماعت است. شرح مفصلی این که نهضت العلماء در مسایل اعتقادی از آموزه های اهل سنت و جماعت پیروی می کند که توسط امام ابو حسن الاشعری و امام ابومنصور الماتریدی پیشگام شد. در مسایل فقه، مسیر رویکرد مذاهبی را دنبال می کند، از مذهب ابوحنیفه النعمان، امام مالک بن انس، امام محمد بن ادریس شافعی و احمد بن حنبلی. در مسایل تصوف (عرفان)، از جمله امام الجنید البغدادی و امام غزالی و غیره تبعیت می کند.[۳۰]

واژه اهل سنت و جماعت را می توان به عنوان "پیروان سنت های حضرت محمد و اجماع (توافق) علماء" تعبیر کرد.

در همین حال، ویژگی میانه رو (توسط) برجسته ترین ویژگی اهل سنت و جماعت است، علاوه بر اعتدال (منصف بودن)، توازن (متعادل بودن) و تسامح (تحمل بودن)، به طوری که انواع اعمال و افکار افراطی (تطرّف) را رد می کند که می تواند موجب انحراف از تعالیم اسلامی شود.

در اندیشه دینی، توازنی (راه میانه) بین استفاده از وحی (نقلی) و عقل (عقلی) توسعه داده شده است، به طوری که امکان ایجاد تغییرات در جامعه وجود دارد، مادامی که با آموزه های دگماتیک مخالفت نکند. هنوز هم به عنوان یک نتیجه از نگرشهای معتدل، اهل سنت و جماعت در خصوص سنت ها نسبت به نظرات سایر گروههای اسلامی دارای نگرش مداراتر است. از نظر اهل سنت، حفظ سنت در زندگی دینی معنای مهمی دارد. یک سنت بلافاصله کاملاً حذف نمی شود و کاملاً پذیرفته نمی شود، بلکه سعی دارد به تدریج اسلامی شود (از ارزش های اسلامی پر شود).[۳۱]

اندیشه و تفکر اهل سنت و جماعت نسبت به تکثر اندیشی بسیار تحمل آور است. افکار مختلفی که در جامعه مسلمانان رشد کرده اند مورد قدردانی قرار گرفته اند. در این مورد، اهل سنت و جماعت به نتایج تفکر مکاتب مختلف فکری، نه تنها آنهایی که هنوز در میان جامعه وجود دارد (مذاهب حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی)، بلکه همچنین به مدارسی که متولد شده اند، مانند امام داود الظاهری، امام عبدالرحمن الاوزعی، امام سفیان الثوری و غیره اهمیت نشان می دهد.[۳۲]

در پویایی نمودن رشد جامعه، محافل نهضت العلماء همیشه به فرهنگ و سنتهای محلی احترام می گذارند. روش آنها مطابق با آموزه های اسلامی است که تحمل بیشتری نسبت به فرهنگ محلی دارند. همان روش ترغیب کننده ای بود که توسط ولی سونگو (اولیای نه گانه) در اسلامی سازی جزیره جاوه و جایگزینی قدرت هندو-بودایی در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی بکار برده شد.

آنچه اتفاق افتاد یک مداخله نبود، بلکه یک فرهنگ پذیری همزیستی مسالمت آمیز بود. این تعبیری از "اسلام فرهنگی" یا "اسلام میانه رو" است که در آن علما به عنوان عوامل تحول اجتماعی عمل می کنند که به طور گسترده ای درک می شود که سنت های محلی را با ترکیب فرهنگ به ارزش های اسلامی حفظ و احترام می گذارند.[۳۳]

مفهوم اعتدال اسلام نوسانتارا (مجمع الجزایر)

مفاهیم متعددی که از داده های فصل قبل ارائه شده است، از جمله کیایی حاج سعید عقیل سراج، یعنی اسلام نوسانتارا یک آموزه یا فرقه جدیدی در اسلام نیست، بنابراین جای نگرانی نیست. به گفته وی، این مفهوم دیدگاه مسلمانان اندونزی است که با فرهنگ مجمع الجزایر نوسانتارا چسبیده است. وی توضیح داد که امت اسلامی که در اندونزی زندگی می کنند، بسیار نزدیک به فرهنگی هستند که در آن زندگی می کنند و این اساس ظهور مفهوم اسلام نوسانتارا است.

دیدگاه فوق نشان دهنده درک اسلام نوسانتارا است، یعنی درک اسلام از مسلمانان در اندونزی که نمی توان از زمینه های اجتماعی، فرهنگی و سنتی مردم اندونزی جدا کرد. اسلامی که در هم افزایی با واقعیت فرهنگی مردم مجمع الجزایر زندگی می کند. این بدان معنا نیست که اسلام نوسانتارا یک فرقه یا جریان یا حتی مکتب جدیدی از اسلام است، بلکه جنبه ای از روش شناسی تبلیغ اسلامی است که در متن جامعه اندونزی توسعه یافته است.

علاوه بر این، عصام یُسقی نیز این مفهوم را انتقال داد که اسلام نوسانتارا اصطلاحی است که برای پیوند آموزه ها و درک های اسلامی با فرهنگ و خرد محلی مجمع الجزایر نوسانتارا به کار می رود که اصولاً با ارزشهای اساسی تعالیم اسلامی مغایرت ندارد.

سپس کیایی حاجی عفیف الدین مهاجر، معنی و تفسیر اسلام نوسانتارا را به عنوان فهم، عمل و کاربرد اسلام در بخش فقه معامله به عنوان یک نتیجه از دیالکتیک بین نص، شریعت، عرف، فرهنگ و واقعیت در سرزمین مجمع الجزایر بیان کرد.

به همین ترتیب، عبدالمقسط غزالی، اسلام نوسانتارا را "اسلامی که توانایی دیالکتیک با فرهنگ جامعه را دارد" خواند.

علاوه بر این، از نظر جامعه شناسی، در روند اسلامی سازی در مجمع الجزایر، گسترش دین و فرهنگ اسلامی فرهنگ محلی را از بین نبرد و از نیروی نظامی در تلاش برای روند اسلامی سازی استفاده نکرد. این بدان دلیل است که روند اسلامی سازی از طریق تجارت، هنر، ازدواج و آموزش به صورت مسالمت آمیز انجام شده است. اسلامی سازی نیز از طریق روند سیاسی، به ویژه در اندیشه سیاسی سوکارنو، رخ داد که زمینه را برای گروه های اسلامی جهت اسلامی سازی کشور با حوزه نفوذ نسبتاً وسیعی مهیا کرد.

در تعریف ازیومردی عذرا بیان می شود که اصل و مفهوم اسلام نوسانتارا یک اسلام متمایز است، که با اسلام دیگر متفاوت است. زیرا اسلام نوسانتارا نتیجه: اول، تعامل است که عملی تأثیر متقابل بین دو چیز است، یعنی بین اسلام و فرهنگ و فرهنگ جامعه. دوم، زمینه سازی است، یعنی تقریب درک مربوط به شرایط، محیط، زمان و غیره. سوم، بومی سازی فرهنگ است، یعنی روند ایجاد چیزی بومی، محلی و مبتنی بر فرهنگ محلی. و چهارم، بومی سازی زبان است یعنی جذب زبان و ترجمه آن به زبان های محلی. علاوه بر این، از نظر آزوموردی، ارتدکس اسلامی مجمع الجزایر نوسانتارا شامل عناصری از مکتب کلامی اشعری، مذهب فقهی شافعی، تصوف غزالی است و به گفته وی، این سه عنصر می توانند ویژگی های معتدل و بردبار را پرورش دهند.

تعریف دیگر از اسلام نوسانتارا روش شناسی تبلیغی برای تفهیم و به کارگیری جهان شمولی تعالیم اسلامی مطابق با اصول اهل سنت و جماعت است و در مدلی که فرایند تماس با سنتهای خوب در مجمع الجزایر را طی کرده است، قرار دارد. در چارچوب این تحقیق قلمرو اندونزی است. یا به تعبیری دیگر، این یک سنت نامطلوب (عرف فاسد) است، اما در حال انجام و یا تحت یک فرآیند قطع، جذب و به حداقل رساندن آن قرار گرفته است تا منافاتی با شریعت نداشته باشد. در حالیکه تلاش برای سازگار نمودن گنجینه های اسلامی با مجمع الجزایر نوسانتارا در بخش تعالیم پویای آن (متغیرات یا اجتهادی)  قرار دارد، نه بر اساس آموزه های ثابت (ثوابت یا قطعی).

بنابراین، می توان نتیجه گرفت که اصل و مفهوم اسلام نوسانتارا مکتب جدیدی در اسلام نیست که بسیاری از افراد تاکنون آن را مطرح کرده اند. این فقط نتیجه تفسیر است که مربوط به شرایط واقعی مردم مجمع الجزایر است که در این مورد، اندونزی است و در راستای توسعه گسترش اسلام معتدل، مدارا و رحمۀً للعالمین اتخاذ شده است. علاوه بر این، اسلام نوسانتارا از نظر جامعه شناسی، نتیجه فرآیند تعامل آموزه های اسلامی است که توسط ولی سونگو یا اولیای نه گانه و علمای مجمع الجزایر که از نگاه علمی اسلامی همچنان تا حضرت محمد (ص) ادامه دارد، آورده شده است. بنابراین، با تعالیم اصولی اسلامی که توسط علمای اهل سنت و جماعت ارائه و مورد توافق قرار گرفته است، منافاتی ندارد.

متدولوژی اعتدال اسلام نوسانتارا

از نظر روش شناسی، اعتدال اسلام نوسانتارا بر اساس موضوع اسلام نوسانتارا در قالب احکام و قوانین روابط انسانی با یکدیگر است، چه در قلمرو داخلی و چه در سطح عمومی که همیشه بر اساس اختلافات و تغییر در وضعیت و شرایط زندگی آنها تغییر می کند (معاملات و متغیرات). لذا، چارچوبی روش شناختی که می تواند برای نظارت بر فعالیت برچسب گذاری احکام اسلامی مجمع الجزایر استفاده قرار گیرد، مبتنی بر مقاصد الشریعه با محوریت اصل مصلحت است. در زمینه مطالعه اصول فقه عبارتند از: ۱) روش حل و پیشگیری (فتح الذرایع و سد الذریعه، ۲) روش های آداب و رسوم (عادات)، ۳) استصلاح (استدلال بر اساس علاقه بی حد و حصر).

علاوه بر این، کلام اشعری – ماتریدی، فقه شافعی، تصوف غزالی و الجنیدی نیز جزء این عناصر می باشد. این سه عنصر از نظر روش شناختی همچنین به ایجاد و پرورش ویژگی اعتدال و بردباری اسلام نوسانتارا کمک می کنند.

اعتدال اسلام نوسانتارا در زمینه اجتماعی تاریخی

در زمینه اجتماعی - تاریخی، از زمان ورود اسلام به خاک اندونزی، تا آنجا که به روند گسترش آن به عنوان یک دین و قدرت فرهنگ مربوط می شود، در واقع صمیمیت و دوستی خود را نشان داده است. در این زمینه، اسلام به روشی مسالمت آمیز تبلیغ می شد، سایر پیروان ادیان دیگر را وادار به پذیرش اسلام نمی کرد، به فرهنگی که در حال اجرا بود، احترام می گذشت و حتی بدون از دست دادن هویت، آن را در فرهنگ محلی جای می داد. این تحمل و مدارا (تسامح) همان چیزی بود که توجه مردم اندونزی را در آن زمان برای پیروی از آموزه های اسلامی جلب می کرد.

روند برخورد اسلام با فرهنگ محلی بیشتر در دوره ولی سونگو (اولیای نه گانه) دیده می شد. این دوره یک دوره گذار بزرگ از هندو-جاوه ای بود که به کمرنگ شدن شروع کرد و آغازین ظهور فجر اسلام بود. صمیمیت و دوستی با سنت ها و فرهنگ محلی در ویژگی های اساسی فرهنگ پسانترن (Pesantren یا حوزه مانند و یا مدارس شبانه روزی اسلامی) آمیخته شده است. چنین چهره ای باعث می شد که اسلام به راحتی مورد قبول اقوام مختلف در نوسانتارا قرار گیرد. این اتفاق می افتاد زیرا بین دین جدید (اسلام) و اعتقادات قدیمی توافق وجود دارد. حداقل، ظهور و وجود اسلام باعث برهم زدن اعتقادات قدیمی نمی شد، اما برعکس، این اعتقادات قدردانی شده و سپس در آموزه ها و فرهنگ اسلامی ادغام می شدند.

در مسیر اسلام نوسانتارا در عصر مدرن، محمدیه و نهضت العلماء (NU) دو سازمان بزرگ اسلامی هستند که به مبارزه و تلاش برای انواع اعتدال اسلامی، هم از طریق مؤسسات آموزشی که آنها مدیریت می کنند و هم از طریق فعالیت های اجتماعی – سیاسی – مذهبی که انجام می دهند، پرداخته و می پردازند. بنابراین، این دو سازمان شایسته است که به عنوان دو نهاد جامعه مدنی خوانده شوند که برای روند اعتدال این کشور بسیار مهم هستند. محمدیه و نهضت العلماء در حفظ و تقویت شبکه ها و نهادهای حامی اعتدال اسلامی نقش فعالی دارند، حتی اندونزی را به عنوان یک پروژه الگویی تحمل و مدارا برای جهان قرار می دهند.

نگرش اعتدال نهضت العلماء را اساساً نمی توان از عقاید اهل سنت و جماعت جدا کرد که می تواند در جریانات معتدل محسوب می شود. در اساسنامه نهضت العلماء آمده است که این سازمان به عنوان جمعیت دینی اسلامی با اعتقاد به اسلام اهل سنت و جماعت بر اساس چهار مکتب حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی است. شرح مفصلی آن بدینگونه است که نهضت العلماء در زمینه اعتقادات از اهل سنت و جماعت که توسط امام ابوحسن الاشعری و امام ابومنصور الماتوریدی تاسیس شد، پیروی می کند. در زمینه فقه، مذاهب ابوحنیفه النعمان، امام مالک بن انس، امام محمد بن ادریس شافعی و احمد بن حنبل را دنبال می کند. در زمینه تصوف، از جمله از امام جنید البغدادی و امام غزالی و همچنین سایر ائمه تبعیت می کند.

بنابراین از نظر جامعه شناسی، تجسم و تحقق میانه روی اسلام مجمع الجزایر نوسانتارا دارای ویژگی های زیر است:

‌أ. توسط (انتخاب راه میانه)، یعنی فهم و عمل کردن غیر افراطی (مبالغه در دین) و تفریطی (کاهش آموزه های دینی)؛

‌ب. توزان (تعادل)، یعنی فهم و عمل کردن از دین به طور متعادل که همه جنبه های زندگی، اعم از دنیوی و اخروی را پوشش می دهد، با قطعیت در ابراز اصولی که می تواند بین انحراف، و اختلاف فرق قائل شود؛

‌ج. تسامح (بردباری)، یعنی اعتراف و احترام گذاشتن به اختلافات، هم در جنبه های مذهبی و هم در جنبه های مختلف زندگی؛

‌د. اعتدال (مستقیم و محکم)، یعنی قرار دادن چیزی در جای خود و اعمال حقوق و انجام تعهدات یا وظایف به صورت متناسب؛

‌ه. مساوات (برابری طلبانه)، یعنی رفتار تبعیض آمیز اندجام ندادن به دلیل اختلاف در اعتقادات، سنت ها و ریشه ها یا اصل و نسب شخص؛

‌و. شوری (مشورت)، یعنی اینکه هر مشکلی از طریق مشورت حل می شود تا با اصل قرار دادن مصلحت بیش از همه به اجماع و توافق برسد؛

‌ز. اصلاح، یعنی اولویت قرار دادن اصول اصلاحی برای دستیابی به شرایط بهتری که بتواند تغییرات و پیشرفت زمان ها را بر اساس منافع عمومی (مصالح عامه) با اصول المحافظه القدیم الصالح و الاخذ بالجدید الاصلح (حفظ سنت های قدیمی خوب و اخذ موارد جدید خوب تر) جای دهد؛

‌ح. اولویت بندی (تقدیم اولویت ها)، یعنی توانایی شناسایی مواردی که دارای اهمیت بیشتری هستند که آن باید در اولویت اجرا قرار گیرد تا موارد با اهمیت کمتر؛

‌ط. تطور و ابتکار (پویا و مبتکر) یعنی اینکه همیشه برای ایجاد تغییرات مطابق با زمان و ایجاد چیزهای جدید برای منافع و پیشرفت بشر باز است و استقبال می کند؛

‌ی. تَحَضُّر (متمدن)، یعنی حفظ اخلاق، شخصیت، هویت و اقتدار به عنوان خیر امت در زندگی و تمدن بشر است.

خاتمه

این فصل شامل دو فصل فرعی است که عبارتند از:

۱. از نظر مفهوم، اسلام نوسانتارا تفسیری از تعالیم اسلامی است که با شرایط واقعی مردم نوسانتارا (مجمع الجزایر اندونزی) در زمینه گسترش اسلام معتدل، بردبار و رحمۀً للعالمین، مربوط است. علاوه بر این، اسلام نوسانتارا از نظر جامعه شناختی، نتیجه فرآیند تعامل آموزه های اسلامی است که توسط ولی سونگو (اولیای نه گانه) و علمای نوسانتارا به روشی صلح آمیز و مدارا آورده شده است. و از نظر علمی، اسلام همچنان به علمای اهل سنت و جماعت تا به پیامبر اسلام (ص) متصل است.

۲. چارچوبی روش شناختی که می تواند برای نظارت بر فعالیت برچسب گذاری احکام و قوانین اسلامی نووسانتارا استفاده شود، مبتنی بر مقاصد الشریعه است که بر محور اصول منافع یا مصالح استوار است و دارای ویژگی های اعتدالی هم در سطح روش شناسی و هم در سطح کاربرد است.

توصیه ها

این مطالعه به انجام پژوهشی بیشتر توصیه می کند. این تحقیق به طور جامع پدیده اسلام نوسانتارا را بررسی نمی کند، بنابراین، تلاش های تحقیقاتی بیشتری در رابطه با گنجینه های اندیشه و عملکرد اسلامی اندونزی مورد نیاز است، به طوری که این مطالعه بیشتر در مورد مطالعات فلسفی، جامعه شناسی و تاریخی اسلام نوسانتارا است.


[۱] (مرحوم) کیایی حاجی احمد هاشم موزادی یک شخصیت اسلامی اندونزیایی و رئیس سابق نهضت العلماء (۱۹۹۹ ۲۰۱۰ م) است که از ۱۹ ژانویه ۲۰۱۵ م تا ۱۶ مارس ۲۰۱۷ م به عنوان عضوی از شورای مشورتی ریاست جمهوری خدمت کرد.

[۲] حریری مأمون، نهضت العلماء، هاشم موزادی و زمینه سازی میانه روی اسلامی، تاریخ دسترسی در ۲۶ مارس ۲۰۱۷:

http://islammushola.blogspot.co.id/۲۰۱۷/۰۳/nu-abah-hasyim-dan-kontekstualisasi.html  

[۳] همان.

[۴]  همان.

[۵] احمد سهل و همکاران، اسلام نوسانتارا از اصول فقه تا درک ملیتی (باندونگ، ناشر میزان، ۲۰۱۵)، ص ۵۴.  

[۶] همان، ص ۷۶.

[۷] همان، ص ۸۳.

[۸]  همان، ص ۱۰۷.

[۹] همان، ص ۱۲۳.

[۱۰] سعید عقیل حسین منور، قرآن سنت تقوای حقیقی را بنا کرده است (چاپ سوم، جاکارتا: ناشر چیپوتات، ۲۰۰۳) ص ۲۸۷ ۲۸۸.

[۱۱] جائیه مبارک ، تاریخ تمدن اسلامی (چاپ اول، باندونگ: پوستاکا اسلامیکا، ۲۰۰۸)، ص، ۲۷۵ ۲۷۶.

[۱۲] محمد قریش شهاب، زمینی سازی قرآن: عملکرد و نقش وحی در زندگی جامعه.

[۱۳] حامکا، اسلام برای ملت رحمت است، ۲۰۰۹، ص ۲۹ ۳۱.

[۱۴] محمد دوام راهارجو، پارادایم قرآن: روش شناسی تفسیر و نقد اجتماعی، ۲۰۰۵، ص ۱۳۲ ۱۳۳.

[۱۵] محمد هاری  زمهریر، دین و دولت: تحلیل انتقادی اندیشه سیاسی نور خالص مجید، ۲۰۰۴، ص ۱۷۵.

[۱۶] ازیومردی عذرا، رنسانس اسلامی جنوب شرقی آسیا: تاریخ گفتمان و قدرت (باندونگ: روسداکاریا، ۲۰۰۰)، ص ۸.

[۱۷] علی رمضانی، ساخت معرفت شناسی اسلام نوسانتارا: http://www.nu.or.id/post/read/۶۱۱۵۷/membangun-epistemologi-islam-nusantara، تاریخ دسترسی ۳ آگوست ۲۰۱۷ م.

 

[۱۸] عبارت است از روش تبلیغی با قطع کردن سنت های انحرافی که در شریعت جای داده نمی شود.

[۱۹] عبارت است از روش تبلیغی با سازگار سازی یا ذوب کردن سنت های انحرافی در سنت هایی که با شریعت اسلامی منافات ندارد.

[۲۰] عبارت است از روش تبلیغی با به حداقل رساندن تأثیر منفی یک آیین سنتی منحرف که قابل ذوب کردن نیست و همچنان ادامه روند را تجربه می کند.

[۲۱] وهبه زحیلی، الفقه الاسلامی و ادله (دمشق، ۱۹۸۵)، ص ۲۰.

[۲۲] ابو بکر جابر الجزائری، ایسر التفاسیر، ص ۳۷۳.

[۲۳] زین العارفین، قاموس اصولفقه (جاکارتا، ۲۰۱۲)، ص ۲۴۳.  

[۲۴] عبدالرحمن مسعود، از حرمین تا نوسانتارا:  ردپای فکری معماران پسانترن (مدارس شبانه روزی اسلامی یا حوزه)، جاکارتا، ۲۰۰۶، ص ۵۴ ۵۸.

[۲۵] همان، ص ۶۷.

[۲۶] عبد المنعم، مبارزه حوزه با فرهنگ، ۲۰۰۷ (فرهنگ صلح آمیز جامعه حوزوی)، ص ۴۱.

[۲۷] نووریانتونی کاهار، اسلام اندونزی امروز: اعتدال در بیرون و افراطی در درون است؟

http://islamlib.com/id/artikel/islam-indonesia-kini-moderat-keluar-ekstremdi-dalam/

قابل دسترسی در ۲۳ جولای ۲۰۱۷.

[۲۸] احمد زین الحمید، نهضت العلماء در تقاطع ایدئولوژی: تجدید نظر در مورد اعتدال اسلامی نهضت العلماء، افکار، شماره ۲۱ سال ۲۰۰۷، ص ۲۸

http://www.madina-sk.com/index.php?option=com

قابل دسترسی در ۲۳ جولای ۲۰۱۷.

[۲۹] محمد هلالی باشا، ردیابی بیان اسلامی معتدل در اندونزی.

[۳۰] زمخشری  ظفیر، سنت حوزوی: مطالعات درمورد نحوه زندگی کیایی (روحانی در اندونزی)، جاکارتا، ۱۹۹۴، ص ۱۴۸.

[۳۱]  همان، ص ۶۵.

[۳۲] حسین محمد، "درک تاریخ اهل سنت و جماعت بردبار و ضد افراطی" ، ۱۹۹۹، جوگجاکارتا، ص ۱۰ و ۴۰.

[۳۳] همان.

کد خبر 3840

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 4 =